باورهای انسان چگونه شکل میگیرند؟
واقعاً باورهای انسان چگونه شکل میگیرند؟ تابهحال فکر کردهاید.
باورهای انسان چیست؟
وقتی یک کار مداوم تکرار و تکرار شود تبدیل به باور میشود. مثلاً اگر شما بهطور تصادفی چند باریک کار خاصی را انجام میدهید و نتیجهای همانند قبل میگیرید این باور در شما شکل میگیرد که با این کار این نتیجه را همیشه میگیرم.
زنگ خطر
ما در دام باورهای خود گیر افتادیم ما نمیتوانیم با چند اتفاق یک برداشت کلی از موضوع بگیریم و باور خود را شکل دهیم.
مثال قدیمی
وقتی قند داخل چای میافتد کسی میآید و یا اینکه بعد از هر خندهای گریه و یا برعکس اتفاق میافتد این تفکر کاملاً اشتباه است. چرا؟ چون اینکه ما به هرچه باور داشته باشیم رخ میدهد مثلاً همین خنده فرض کنید شما بعد از یک روز شاد منتظر یک اتفاق بد هستید و آن اتفاق بد بدون شک رخ میدهد چون شما آن را باور کردهاید.
آگاهی بیشتر
اگر اجازه رشد به باورهایتان بدهید، میتواند باعث مرگ در زندگی شما شوند. باورهایتان میتواند شمارا سالم، ثروتمند و خوشحال کنند و همزمان میتوانند شمارا بیمار، فقیر و بیچاره نگهدارند.
باورهایی که اینجا در موردشان صحبت میکنیم با باورهای دینی و مذهبی تفاوت دارند. منظور ما در اینجا باورهای کلی درباره تجربه شما از زندگی است. این باورها به رفتارهای شما شکل میدهند. میتوانید از باورهای انگیزهبخش استفاده کنید تا به مراحل بعدی زندگی بروید و موفق باشید.
باوری مثل من خوب حرف میزنم، میتواند باعث شود از جملاتی که به زبان میآورید، لذت ببرید. این باور میتواند به باوری دیگری منجر شود که من خوب داستان میگویم و ناگهان شهامت پیدا کنید داستان کوتاهی که نوشته خودتان است برای روزنامهای بفرستید و آنها این داستان را چاپ کنند!
همانطور که صاحب باورهای مثبت و انگیزهبخش هستیم، گاهی نیز باورهای منفی موجب ناتوانی و بدشانسیمان میشود. این باورها ممکن است باعث شوند نسبت به افرادی که اولین بار آنها را ملاقات میکنید، خشمگین باشید و اگر این افراد باخشم به شما واکنش نشان دهند، ممکن است این باور در شما شکل بگیرد که ملاقات با افراد جدید، اصلاً خوشایند نیست. به این شکل حتی اگر کسی برای اولین بار با شما ملاقات کند و رفتاری دوستانه داشته باشد، متوجه آن نخواهید شد.
آگاه باشید که باورهای محدود کنند هنگامیکه بیشازاندازه از کلماتی مثل نمیتوانم، مجبورم، نباید، میتوانستم و نمیتوانستم استفاده میکنید، ممکن است در کمین شما باشند. همانطور که هنری فورد میگوید: کسی که فکر میکند میتواند، میتواند و کسی که فکر میکند نمیتواند، نمیتواند.